سفارش تبلیغ
صبا ویژن

































عطر حضور

به نام او ... از دستم ناراحته امروز... یه چیزی قرار شد از اذان صبح بین من و خودش بمونه مثه یه راز... ولی به اذان ظهر نرسیده...... (بقیه شو پاک کردم... چون قراره رازمو بدوزم و دیگه نزارم که پاره بشه... :) ) ... به همین زودیا برمی گردم البته به شرط حیات!

صلوات.... با عجل فرجهم



نوشته شده در سه شنبه 91 آبان 2ساعت ساعت 7:36 عصر توسط مهم نیست کی هستی و از کجایی؟| نظر

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin